و البته این کار سهل نبوده است زیرا هنرهایی همچون خوشنویسی، تذهیب کاری، میناگری و معماری بی هیچ مانع و رادعی سر در راه بالندگی خود داشته اند، ولی هنر موسیقی از گریوه ها و گردنه های پر آفت و مخافت تاریخ و سنگباران فلاخن فلک گذر کرده است.
به یقین توان گفت که هیچ عارفی به گرمی و چالاکی مولانا از موسیقی قدسی حمایت نکرده است. وقتی او میگوید:
این علم موسیقی بر من چون شهادت است / چون مومنم شهادت و ایمانم آرزوست، نه تعارف کرده است و نه خیال شاعرانه تنیده است بلکه تنها باور خود را صریح و آشکار به گفت اندر آورده است.
مولانا موسیقی قدسی را یادگاری آسمانی و ارمغانی اهورایی می داند که انسان صاعد بر شهپر آن مینشیند و به معراج حقایق میرود.
ما همه اجزای آدم بودهایم
در بهشت این لحنها بشنودهایم
پس غذای عاشقان آمد سماع
که در او باشد خیال اجتماع
زندگی پر شور و شعف مولانا نیز بر این باور مهر صحت نهاده است. او که در تئوری میگوید موسیقی، پیغام پنهانیان ملک ملکوت است، طبیعی است که در عمل نیز فتوحات زکی را بر فتوحات مکی ترجیح نهد و از نوای موسیقی صدای باز شدن در بهشت را بشنود.
در میان آثار مولانا دیوان کبیر او الحق گنجینه ای است از زیورهای رنگارنگ و چشم افسای موسیقی، ما میدانیم که عروض خصوصاً عروض فارسی، همسایه دیوار به دیوار موسیقی است، اگر نگوئیم اصلاً خود موسیقی است، و دیوان غزلیات مولانا از این حیث دائره المعارفی است در اوزان عروضی مشهور و مهجور.
مولانا در موسیقی علمی و عملی تبحری چشمگیر داشت. ضرب اصول و علم الایقاع را نیک میدانست و سازی به نام رباب (= ابر) را به چیرگی و سبک دستی مینواخت و حتی در ساختمان این ساز نیز تغییراتی رو به کمال پدید آورد.
هر رگ این رباب را نالهء تو نوای تو
تا ز نواش پی برد دل که کجاش می زنم
در دل هر فغان او چاشنیی سرشتهام
تا نبری گمان که من سهو و / خطاش میزنم
او شیوه نواختن را به خنیاگران مجالس سماعش میآموخت:
تیز برداشتی تو ای مطرب
این به آهستگی توان کردن
این گران زخمهای نتوانیم
رقص بر پردهء گران کردن
یک دو ابریشمک فروتر گیر
تا توانیم فهم آن کردن
گستره موسیقایی غزلیات مولانا چنان حیرت آور است که برای تحقیق آن لازم است که رسائلی مفرده پدید آید، و حال آنکه ما هنوز اندر خم یک کوچهایم. تازه اگر باشیم.
***
کتاب رباب رومی در دو جلد به همت آقای مهدی ستایشگر در دسترس علاقمندان و پژوهشگران آثار مولانا قرار گرفته است.
این اثر جزو کتابهای مرجع به شمار میآید. آقای ستایشگر انصافا راه نا رفتهای را در نوردیده است. و این بندهء نگارنده هرگاه سراغ این کتاب مستطاب رفتهام خرسند بازگشتهام.
آقای ستایشگر، هم شعر شناس است و هم سرایندهء اشعار و هم موسیقیدان و هم نوازنده و هم جستجوگر متون وصاحب ذوق و همت والا. پس با این حساب شرایط لازم و علت تامهء چنین کاری در او جمع بوده است. و ما می دانیم که این ویژگیها به ندرت در یک تن جمع میشود.
بنده فرصت مطابقه و مقایسه نداشتهام، ولی گمان نمیکنم که مدخلی از قلم مولف افتاده باشد تازه اگر هم چنین باشد، ناچیز و نادر است: النادر کالمعدوم.
شیوه کار آقای مهدی ستایشگر سنجیده، روشمند و مضبوط و به دور از فضل فروشیهای معهود است.
او تنها به آمار و احصای واژهها و تعبیرات و اصطلاحات موسیقایی بسنده نکرده است، بلکه پیرامون بیشترینهء آنان بحثهای فنی، تاریخی، ادبی وبعضا عرفانی انگیخته است.
امتیاز دیگر رباب رومی، آوانگاری دقیق مداخل و آوردن شواهد شعری است. ناشر این اثر ماه نامهء هنر موسیقی است.